*يا اِلهِي هَذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ الَّذِيْ آمَنَ بِكَ وَبِآياتِكَ وَ تَوَجَّهَ اِلَيْكَ مُنْقَطِعًا عَنْ سِواكَ اِنَّكَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ، اَسْألُكَ يا غَفَّارَ الذُّنُوبِ وَسَتَّارَ العُيُوبِ بِاَنْ تَعْمَلَ بِهِ ما يَنْبَغِيْ لِسَمآءِ جُودِكَ وَبَحْرِ اِفْضالِكَ وَتُدخِلَهُ فِي جِوارِ رَحْمَتِكَ الكُبْرى الَّتِيْ سَبَقَتِ الأَرْضَ وَالسَّمآءَ لا اِلهَ اِلاَّ أَنْتَ الغَفُورُ الْكَرِيمُ.
يَشْرَعُ فِي التَّكْبِيْراتِ سِتّةً مَرَّاتٍ "اللَّهُ أَبْهی".
بايد بعد از هرتكبير "اللَّهُ أَبْهی" نوزده مرتبه قرائت شود:اِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ عابِدُونَاِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ ساجِدُونَاِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ قانِتُونَاِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ ذاكرُونَاِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ شاكرُونَاِنَّا كُلٌّ لِلَّهِ صابِرُونَ
بايد اين اذكار هر يك نوزده مرتبه بعد از هر تكبير "اللَّهُ أَبْهی" گفته شود.
وفِي النِّساءِ يَقُول (برای اماءالرّحمن قرائت شود):يا اِلهِي هذِهِ اَمَتُكَ وَ ابْنَةُ اَمَتِكَ الَّتيْ آمَنَت بِكَ وَبِآياتِكَ وَ تَوَجَّهَت اِلَيْكَ مُنْقَطِعَةً عَنْ سِواكَ اِنَّكَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ، اَسْألُكَ يا غَفَّارَ الذُّنُوبِ وَسَتَّارَ العُيُوبِ بِاَنْ تَعْمَلَ بِهاِ ما يَنْبَغِيْ لِسَمآءِ جُودِكَ وَبَحْرِ اِفْضالِكَ وَتُدخِلَها فِي جِوارِ رَحْمَتِكَ الكُبْرى الَّتِيْ سَبَقَتِ الأَرْضَ وَالسَّمآءَ لا اِلهَ اِلاَّ أَنْتَ الغَفُورُ الْكَرِيمُ.
-حضرت بهاء اللهآمرزگارا، ایـزد بزرگوارا، این جانها مانند مرغانِ تیز پَر از دامِ خاکدان آزاد شدند و به جهانِ آسمان پرواز نمودنـد، از لانۀ خاک رهیدنـد و به آشیانه جهانِ پـاک پـریـدنـد، به ایـن امیدنـد که در گلشنِ روشنِ جهانِ بـالا بر سروِ بـاغِ بهشت نشیمن جـویند و در کاخِ آمـرزش جای گیرند. خداوند مهربـانـا، هر روانِ پاک را به درگاهِ ایـزدی راه ده و هر مستمند بیچاره را در مینوی همایـونِ خـویش ارجمند فـرما و در دریـای دهش و بخشش انـداز، و دیـدنِ روی تـابـان روا دار. تـوئی دهنده و بخشنده و آمرزنده و مهربان، وعلیکم البهاءالابهی
-حضرت عبدالبهاءای خدای آمرزنده، مادرِ مهربان مرا گناه بیامرز قُصور عفو فرما ، نظرِ عنایت بنما و در ملکوتِ خویش داخل کن، خدایا مرا از بَدوِ حیات تربیت نمود پرورش داد ولی من مُکافاتِ زحمات او ننمودم تو مُکافات فرما او را حیات ابَدیّه بخش و در مَلَکوتِ خویش عزیز فرما. توئی آمرزنده و بخشنده و مهربان.
-حضرت عبدالبهاءای خداوند بیمانند، این مستمند به دَرگَهَت افتاده، شوریده و آشفته، شیفته و دلداده طلبِ آمُرزش از برای مادر مهربان مینماید. تو بخشندۀ یگانه و دهندۀ هر آشنا و بیگانه، آمُرزشی فرما تا سبب ریزشِ بارانِ رحمت گردد و پرورشِ جانِ آن کنیزِ محترم. توئی بخشنده و مهربان و توئی پاینده حضرت یزدان.
-حضرت عبدالبهاءای خداوند بندهپَروَر، پدرِ این مِهرپَرور را به بهشتِ بَرین رهبر شو و از گُناه و خطا درگذر تا در جهانِ دیگر با رُخی مُنَوّر در میان آزادگان مَحشور گردد و به نظرِ عِنایت منظور. توئی کریم و رحیم و غفور و رووّف و مهربان.
-حضرت عبدالبهاءای پروردگار آمرزگار، ... این طفلِ کودک سِراج محفل بود و مرغِ خوشاَلحانِ آن منزل، تلاوتِ آیات مینمود و به اَبدَعِ اَلحان ترتیلِ کلمات میکرد. بلبلِ گویا بود و به آهنگِ ملاءِ اعلی دمساز، حال از گُلخَنِ فانی به گلشنِ باقی پرواز نمود تا در مَلَکوتِ راز به نَغمه و آواز پَردازد. ای پروردگار، اَلطافِ بیپایان شایان کن و غُفران رایگان فرما. توئی آمُرزنده و مهربان.
-حضرت عبدالبهاءای پروردگار، پدر و مادرِ اين بندۀ درگاه را در دريای غُفران غوطه ده و از گناه و خطا پاک و مُقدّس نما، عفو و بخشش شايان نما و غُفران و آمرزش ارزان کن، توئی آمرزنده و توئی غفور توئی بخشندۀ فيضِ موفور. ای آمرزگار، هر چند گُنَهکاريم ولی اميد به وَعد و نَويدِ تو داريم و هر چند در ظُلمَتِ خطا مبتلائيم ولکن توجّه به صبحِ عطا داشته و داريم، به آنچه سزاوارِ درگاه است معامله کن و هر چه شايگانِ بارگاه است شايان فرما. توئی غفور توئی عَفُوّ و توئی بخشندۀ هر قُصور.
-حضرت عبدالبهاءبخشنده یزدانا، این بندگان آزادگان بودند و این جانهایِ تابان به نورِ هدایتت روشن و درخشنده گشتند، جامی سرشار از باده مَحبتت نوشیدند و اسراری بیپایان از اوتارِ معرفتت شنیدند، دل به تو بستند و از دامِ بیگانگی جستند و بهیگانگی تو پیوستند، این نفوسِ نفیسه را انیسِ لاهوتیان فرما و در حَلقۀ خاصان در آر و در خَلوتگاهِ عالمِ بالا مَحرَمِ اسرار کن و مُستَغرَقِ بَحرِ انـوار فرما. تـوئی بخشنده و درخشنده و مهربان
-حضرت عبدالبهاءآمرزنده و مهربانا، اين جانهای پاک از زندانِ خاک آزاد شدند و به جهانِ تو پرواز کردند، نيکخو بودند و مَفتونِ روی تو و تشنۀ جویِ تو، در زمانِ زندگانی به نَفحۀ رحمانی زنده شدند، ديدۀ بينا يافتند، گوشِ شنوا داشتند، از هر بستگی آزاد بودند و پيوسته به عِناياتت خُرَم و دلشاد. حال به جهانِ راز پرواز نمودند و در جوارِ رحمتت بر شجرۀ طُوبی لانه و آشيانه سازند و به نَغمه و تَرانه پردازند. خدايا اين نفوس را گناه بيامرز و از چاه به اوجِ ماه برسان، در گُلشنِ الطاف راه ده و در چَمَنِ عَفو و غُفران پناه بخش، سَرورِ آزادگان کن و در حَلقۀ مُقَرّبان درآر، بازماندگان را نوازش فرما و آسايش بخش و زيورِ عالمِ آفرينش کن تا به ستايشِ تو پردازند و به تَسبيح و تَقديس تو. توئی عَفُوّ توئی غَفور توئی آمرزنده و مهربان.
-حضرت عبدالبهاءای پروردگار، اين نَفسِ پاک توجّه به ملکوتِ تو نمود و تَضَرّع و زاری کـرد، تا حال اسيرِ ناسوت بود حال قَصدِ ورود در ملکوتِ بقا نمود و تـوجّه به جهانِ روحانی کـرد و اميدِ الطاف نامُتِناهی داشت. ای آمرزگار، گُنه بيامرز و عَفو و غُفران مَبذول دار، اين تشنه را به چشمۀ حيات رسان و اين ماهی را در بحرِ بی پايانِ غُفران غوطه ده تا اين طير به گلشنِ رحمانی پرواز نمايد و در حَدائقِ عَفو و مَغفرتِ نامتناهی درآيد. توئی آمرزنده و بخشنده و مهربان.
-حضرت عبدالبهاءپروردگارا آمُرزِگارا، نَفسِ نَفیسی به ملکوتِ شهود صعود نمود و از خاکدانِ فانی به جهانِ جاودانی شتافت، میهمانِ جدید است عزیز فرما، بندۀ قدیم است خِلعَتِ بَدیع عطا کن، ای بینیاز بیامرز و بِنَواز و به خلوتگاهِ راز راه ده و در محفلِ تَجَلّی همدم و دمساز نما. توئی دهنده و بخشنده و مهربان و توئی آمرزنده و نوازنده و توانا.
-حضرت عبدالبهاء